۱۳۹۴ آذر ۲۴, سه‌شنبه

ایران-رژیم آخوندی-ودلاورانی که حماسه سازان آزادی شدند


یاد گوهرادب آوازبخیرکه خود طنین آزادی مردم شیراز درایران شد،نامی که همیشه درصفحه تاریخ ایران ماندگاروجاوید است،حماسه گوهرشاید درتاریخ بشریت کم نباشد ولی گوهر درس یک آرمانی را به بشریت داد، و ضدبشریت داد .
حماسه گوهر درس ارزشهای انسانی بود درحکومت آخوند های ضد بشر یکی ازویژه گی های گوهرعشقی سرشاربه توده های مردم بود،مردمی که درمیان فقروآواره گی زندگی می کردند و برای او قابل لمس ودیدن بود ، اوهمیشه برلبانش زمزمه های مردم آواره ، جنگ زده ، بود که پناهی نداشتند و زیر لگد های پاسداران بدنهایشان کبود شده بود، وحماسه اش با عشق و سرشاراز شادی بود تا شاید مرحمی برزخم های مردم بی پناه ایران باشد، او با عملیات سرخ فامش که برروی اخوند جنایتکار انجام داد درس عبرتی برای جنایتکاران شد ، همین طور یادی کنیم ازمادراحترام و فرزندان شهیدش که خود فدای راه آزادی مردم ایران شدند . مادرانی که در غم فرزندان خود در ماتم نشسته اند . 
مادر گوهر وفرزندان شهیدش
که ایران را تار و مار کردند و به خاک سیاه نشاندند. درود براین قهرمانی واین دلاوران ایرانی عصرما هستند همچون نگاهی کنیم به دادخواهی مادرریحانه حباری ومادرستار بهشتی ،به حماسه فرینازخسروانی که درمقابل دژخیمان ضدانسانی ولایت فقیه تسلیم بی عدالتی و به یغما بردن انسانیت خود نشدند وبا حماسه قهرمانانه خود درس آزادگی و شرف و انسانیت را برای زنان ایران و ملت ایران جاودانه کردند ، و درود بر مادران شجاع و دلیرآنها که سنگر آنها را خالی نگذاشتد و فریاد بی عدالتی را سر می دهند .هرگز این حماسه ها در قلب ایران و ایرانی ها فرا موش نخواهد شد ، هرخونی که از فرزندان ایران برزمین ریزدخود نشان دلاوریهای عصر ماست ،هرگز نرود از دل ما یاد تان ، هرگز خاموش نشود ازنظرما رسمتان - درود برشما .



 

ایران: مقاومت- منصورقدرخواه مبارزمیدان هنرومقاومت

 وقتی صحبت ازهنرمیشود باید دنبال عشق  بودعشق به یک آرمانی که ترا به سمت آن سوق می دهد،اگرعشق نباشد هنرنمی تواند درقلب هنرمند پیوند یابند ، به طور خاص وقتی عشق به ارمانی گره خورد که در توده های مردم جای داشته باشد و به جزء آرمان آزادی نمی تواند چیزی دیگرباشد چون آرمان آزادی هرگز نمی میرد ، بلکه فریادی طنین انداز است که صدا به صدا تا بی نهایت خواهد رفت،قلب توده  مردم کانون عشق وهنربرای هرهنرمند است،حال بشنویم سخنرانی مریم رجوی در رابطه با منصور قدرخواه که مبارزمیدان هنرومقاومت ومدافع پرشوراشرفیها بود.
سخنرانی مریم رجوی - درگذشت منصورقدرخواه
 منصور قدرخواه یکی ازاین هنرمندانی بود که با این پیوند به هنرش عشق ورزیدو به بقول خودش ازسن 6 سالگی که تصویری ازارزشهای انسانی اورا بسوی هنروچشمه اصلی که میهن دربند بود کشاند.لینک ضممیه - داستان هنرمند عاشق را برای شما شرح می دهد .
ترسم که اشک درغم ما پرده درشود
وین راز سربه مهربه عالم سمر شود
گویند سنگ لعل شود درمقام صبر
آری شود ولیک به خون جگر شود
منصور قدرخواه - هنرمند عاشق میهن در بند


۱۳۹۴ آذر ۱۸, چهارشنبه

ایران- ولایت فقیه- سربریدن آزادی مردم ایران

سخنرانی دکترمحمد ملکی مدافع حقوق بشروفریادآزادی خواهی درهر کجا دردانشگاه ، در مزارمادران، درکوچه و خیابانها ، درزندان و شکنجه ، درطناب دار، درهر گوشه جهان که باشی ، پیر و جوان ، بیمارو بازنشسته ، بیکاروهرچی ...می توانی آزادی باشی و فریاد آزادی سر بدهی این را از دکتر محمد ملکی چریک پیر ما که گفت : ازگهواره تا گور آزادی بجو...! باید یاد بگیریم که درهرشرایط می توانیم فریاد آزادی سربزنیم.می توانیم ازاسارت خود بیرون بیایئم و در مقابل دیکتاتورهای زمانه از جمله آخوند های ضدبشردرایران فریاد بزنیم .همچون دکتر محمد ملکی ، درهر کجا هست ، در خیابانهای تهران ، درجلو دانشگاه، درمراسم ها ...آزادی خواهی مرز نمی شناسد .وقتی صحبت های دکتر محمد ملکی را گوش می کردم هزاران بار به این انسانیت ، درود فرستادم . که اگرروزی آرش کمانگیر با رها کردن تیر از کمانش برقله دماوند مرز آزادی ایران را مشخص کرد ، حال می بینیم که می توان با زبان ، با فریادآزادی ایران مرزبندی با این دیکتاتوری کرد، گاها سلاح، تیر وکمان،ابزارجنگ می تواند طوری دیگری درمقابل استبداد وظلم وستم حکومت ها بکار گرفته شود واینک می بینیم که دکتر محمدملکی بازبانش با  ، مقاومت و ایستادگی، تسلیم نشدن در مقابل موانع چون شیرنعره آزادی را در میان گله های پاسداران و دژخیمان آخوندی حتی در سرمزارمادران ما سر بدهد واین است رسم مردانگی ، و رسم دلاوری آرش ها و جان فشانی برای ایرانی که معد جنگاوران و دلیران است . درود بر این چریک پیر و مدافع حقوق بشر.

دکتر محمد ملکی در مراسم مادر مجاهد مادر داعی
او از مادرانی حرف می زند که درزمان یزید ها ومعاویه ها دست وپایشان شکسته می شد، اززینبی حرف میزنیم که تا آخرین نفس درمقابل معاویه های زمان خویش آخوند های ضد بشرایستاد واینکه هر کدام ازمادران ما خود رسالتی چون زینب را درمقابل حکومت سفیانی آخوند های ولایت فقیه ایفا کردند و دارند . و بدرستی که دکتر محمد ملکی درست آزآنها زینب گونه نام برد.جهان خبردار نشد که دژخیمان خمینی برسرمادران ماچه ها که نیاوردند. و باید به این مادران مجاهد درود فرستاد که خود سپرآزادی در مقابل دیکتاتور ها بودند و ایستادگی کردند.توجه شمارا به لینک ضمیمه جلب می کنم شعری ازادبیات ایران -ازجمشید پیمان: گشت طوفانی دوباره،نبض من......
      *******
 گشت توفانی دوباره؛
نبض من،

بادبانِ عاشقی افراشتم.

برکه ؛دریا شد،

جهان؛آتش سرای

تازه شد در جانِ من؛

افسانه ی روزِ اَلَست.

۱۳۹۴ آذر ۱۶, دوشنبه

ایران- حکومت ولایت فقیه - هنرکش زمانه

ترانه - درمیان بیدلان امشب دلی پیدا شده 
یادی کنیم ازمنوچهرطاهرزاده،استادهنرمند که درسال 1332دریک خانواده موسیقی پروروهنرمند درکرمانشاه بدنیا آمد وتوسط پدرش با عشق موسیقی آشناشد. وی در همان سن کودکی که ازپدرموسیقی را آموخته بود آنقدر شیفته موسیقی شده بود که با  نوای ان بخواب می رفت وبا صدای تارهای آن ازخواب بیدارمی شد.او11 ساله بود که بعنوان بهترین خواننده ونوازنده خردسال دراردو های هنری زمان خود رتبه اول را فرا گرفت ،16 ساله بود که ازطرف رادیوکرمانشاه تحت رهبری استادش محمود مرآتی به ارکسترپرداخت، با استقبال گرم مردم روبرو شد، وبه خواندن شعرو آهنگ پرداخت ، واینک درهمین سالها بود که با استاد محمد شمس آشنا شد وچندین قطعه شعر ازآثار اوارائه شد، یکی از آثار اوآلبوم بیدلان است که به یادگارمانده است ، استاد منوچهربا همه ارزشهای انسانی هنر که داشت ،با همه تواضع ومهربانی هایش اما سرسختانه در برابررژیم ضد بشری اخوندی ایستادگی کرد، همچون قلندرشیدایی بود در قلب دوستانش که سه سال رادرسیاهچال های رژیم آخوندی د زیرشکنجه ها عمرخود را سپری کرد،اماهرگزسرفرود نیاورد.
 تابستان سال 1382 آخرین دوران اسارتش را درزندان دیزل آباد کرمانشاه سپری کرد، اما رژیم ضد انسانی وضد هنرآخوندی این استادبزرگ را در زیرسخت ترین شکنجه های طاقت فرسا برد وبه طرزفجیعی مورد شکنجه های بی رحمانه خود قرارداد تا اینکه جسم نا توان منوچهرتاب آن همه رنج وآزار این دژخیمان را نیاورد و در سحرگاه 16 آذرسال 1382 جاودانه شد ،غم این هنرمند برزگ قلب دوستان او را درکرمانشاه به ماتم نشاند ودردستان دوستان وهمدلان خود درنقاب خاک فروکشید و اینک سالروز جاودانگی اورا مشتاقان هنروآزادی ایران برسرمزارش گرامی می دارند . یاد این استاد بزرگ موسیقی ایران هرگزنرود از دل ما، او جاودانه شد.

مزار استاد منوجهر
 از اثار استاد منوچهر300 اثر ارزنده به یادگار مانده است که بخش زیادی را هم توسط آخوند های هنرکش ولایت فقیه مصادره و ازبین رفته است ، ترانه درمیان بی دلان امشب دلی پیدا شده منوچهر برای مسعود رجوی خوانده بود.

۱۳۹۴ آذر ۹, دوشنبه

ایران - مقاومت-یادی ازهنرمندان ادبیات فارسی

رژیم ضد بشری آخوندی دشمن هنرو هنرمندان ایران که با سرکوب و اختناق هنر ایران را به خاموش سپرده است ، اینک یادی کنیم از شاعر نامدار شعر ایران نیما یوشیج که در سال سال 1338 آغاز به شعر کرد، وشعرهایش در محتوا خود سخن دردها ، عشق ها، را بیان میکند ، نیما طوری از شعر و ظرافت آن سخن می گوید که برای خواننده جای تفکر دارد و گویی افسانه می گوید درصورتی که همه شعر های نیما واقعی ودر دل درد ها و قصه ها ست ، در مثنوی طوری آن را بیان میکند که گویی هر بیت غزل را با در میان انگشتانش حس و لمس میکند بعد از آن سخن میگوید . به لینک ضمیمه - توصیف نیما درباب شعر ومثنوی و افسانه سخن میگوید.
نیما یوشیج
شکوه ها را بنه، خیز و بنگر/ که چگونه زمستان سر آمد
جنگل و کوه در رستخیز است/عالم از تیره رویی درآمد/
چهره بگشاد و چون برق خندید...

عاشقا! خیز کآمد بهاران/ چشمۀ کوچک از کوه جوشید/
گل به صحرا درآمد چو آتش/رود تیره چو توفان خروشید/

دشت از گل شده هفت رنگه..."




   

همچنین یادی کنیم ازیوسف اعتصام الملک پدرپروین اعتصامی که از نویسندگان واولین مترجمان زبان آثار اروپایی به زبان فارسی بود وی در سال 1253 در تبریز بدنیا آمد و در همان شهر توسط پدرش به زبان ادبیات فارسی و زبانهای عربی ، فرانسه مسلط شد آنقدر در کارش با محتوا بدو که دهخدا او را بعنوان نویسنده شیرین سخن و مترجمی توانمند یاد نمود یادش درهنر ادبیات ایران گرامی باد 
«آن که در زیر زمین داد سر و سامانت/

یوسف اعتصام الملک
کاش میخورد غم بیسر و سامانی من

رفتی و روز مرا تیره تر از شب کردی/

بی تو در ظلمتم ای دیدۀ نورانی من

من که قدرِ گهَر پاک تو می دانستم/

ز چه مفقود شدی, ای گهرِ کانی من؟

من یکی مرغ غزلخوان تو بودم, چه فتاد/

که دگر گوش ندادی به نواخوانی من؟»